loading...
علوم بلاگ|گروه درسی علوم تجربی شهرستان کوهبنان
تبلیغات

محمدعلی هادیزاده بازدید : 201 یکشنبه 30 شهریور 1393 نظرات (1)

 

هیاهوی مهر...

http://raze-sarbaste.persiangig.com/ppiblog/418272_10150557314962276_922112014_n.jpg

روز هیاهوی دانش آموزان شاد ... روز معلم های صبور و مهربان ... روز ناظم های دلسوز و مدیرهای دوست داشتنی ... روزی که باز فراش پرتلاش، می رود به جنگ هر چه غبار.
روزی که همه دیوارها، میزها و صندلی های مدرسه که از خواب تابستانی بیدار شده اند، به روی اهالی درس و دانش لبخند می زنند.
آغاز رژه منظم کیف ها سر صف های صبحگاهی که می روند به سمت باغ دانایی.
از امروز، قرار است همه ما جایی را بسازیم. می پرسید کجا را؟ همان خانه ای را که با آجر واژه ها ساخته می شود، همان جا که پنجره هایی از جنس برگ های سبز و زنده دارد، همان جا که وقتی آباد است که با کتاب خواندن و یاد گرفتن، تر و تازه شده باشد، خانه دل هایمان را می گویم.
پس همه شما امروز به مدرسه می روید که دل های نازنینتان را آبی بزنید، از روی شیشه هایش گرد و خاک نادانی را پاک کنید و این خانه ارزشمند را صفایی بدهید. به گل ها و سبزه ها دستی به نوازش بکشید و روز تولد مدرسه را جشن بگیرید.
کاش همیشه دانش آموز بمانیم! کاش هر سال، اول مهر که می شود، همین طور هیجان زده، منتظر صدای زنگ آغاز سال تحصیلی جدید، در پوست خودمان نگنجیم.
کاش قدر معلم های صمیمی را بیشتر بدانیم!

منبع:biology

محمدعلی هادیزاده بازدید : 196 سه شنبه 18 شهریور 1393 نظرات (1)

http://020.ir/images/stories/web_links.jpg

دكتر هانا كاگال و همكارانش در انستيتو فناوري ماساچوست در حال توسعه يك زبان سياست گذاري استاندارد هستند كه وقتي نمايندگي ها، كشورها و سازمان ها در وب در اطلاعات سهيم مي شوند به امنيتي انعطاف پذير و پويا دسترسي داشته باشند.

هدف از اين تحقيق كمك به يكي از نهادهاي آمريكايي براي تسهيم منابع و داده ها با نمايندگي هاي ديگر هم در داخل و هم در خارج است. به اين ترتيب كه به همه آنها اجازه مي دهد تا بدون اصلاح كد به صورتي پويا و منعطف با سياست هاي جديد يا تغييريافته دو طرف تطبيق يابند.

يكي از ابزارهاي ابتدايي كه تحقيق بر آن بنا شده، «فناوري وب معنايي» است. وب معنايي، وبي است كه قادر است چيزها را طوري توصيف كند كه رايانه ها آن را بفهمند. وب معنايي ارتباط بين چيزها را توصيف مي كند (مثل اين كه A بخشي از B است و Y عضو Z است) و مشخصات چيزها (مثل اندازه، وزن، سن و قيمت) را توصيف مي كند.

فناوري وب معنايي اجازه اضافه كردن معناشناسي به اطلاعات را مي دهد. اين كار وضعيت بازيابي خودكار داده ها را بهبود مي بخشد و ادغام داده ها را تسهيل مي كند.

كاگال مي گويد:«ما براي اولين بار يك زبان مبادله سياست گذاري يا ميانزباني ايجاد كرده ايم كه ريشه در فناوري هاي وب معنايي دارد و تبادل امن اطلاعات بين اشخاصي كه با زبان هاي مختلف محدوديت هاي امنيتي خود را بيان مي كنند را ممكن مي كند.»

وي مي افزايد:«ما مي خواهيم روزي شاهد آن باشيم كه زبان مبادله اي استاندارد شده. به نحوي كه با توسعه بيشتر ابزارها و موافقت نامه ها در حول آن، استفاده همگاني پيدا كرده و همچنين امكان درآميختنش با مرورگرهاي وب، كاربردهاي تجاري و پايگاه هاي داده ها فراهم شده است.

همه تاكنون منتظر زبان سياست گذاري استاندارد بوده اند تا مسايل امنيتي مرتبط با همكاري هاي متقابل در دامنه وب را حل كند. اما توسعه زباني كه الزامات هر كاربرد، دامنه و سرويسي را در نظر بگيرد مشكل است. حالا اين تحقيق روشي را پيشنهاد كرده كه ممكن است اين وضعيت را تغيير دهد.

يك زبان مبادله سياست گذاري به افراد اجازه مي دهد تا زبان خودشان را هنگام همكاري متقابل امن با ديگران مورد استفاده قرار دهند.

محمدعلی هادیزاده بازدید : 231 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (1)

  اینکه ما میتونم براحتی به همدیگه زنگ بزنیم به خاطر زحمات الکساندر گراهامبله.

دراینجا میتونید زندگینامشو بخونید.گراهام بل


 

الکساندر گراهام بل کیست؟ عکس های جالب از الکساندر گراهام بل و همسرش تولد و داستان اولین اختراع در 3 مارس 1847 در ادینبورگ اسکاتلند کودکی به دنیا آمد که بعدها نامش همواره با یک کلمه عجین شد.

تلفن! خیلی فکر می کردند شاید قسمت است که پسران خانواده پروفسور الکساندر ملویل بل همگی بر اثر سل بمیرند ولی گراهام عمرش به دنیا بود. گراهام کوچولو از سن 10 سالگی شروع به ایراد گرفتن از اسمش کرد. شاید او هم یک اسم سه قسمتی دوست داشت چرا که در 11 سالگی پدرش را راضی کرد که نام او را الکساندر گراهام نام نهد. اما تا آخر عمر همه او را با نام الک می شناختند. شاید اگر John Herdman آنها را نصیحت نمی کرد که به کارهای مفید پبردازند ما امروز تلفن نداشتیم. بل کوچک بعد از توبیخ شدن توسط همسایه خودشان ، جان ، به فکر کمک کردن به او افتاد. آن زمان جان در فکر پیدا کردن راهی برای تسهیل آسیاب کردن گندم بود. کلید در دستان کودک کنجکاو قصه ما بود. الکساندر یک ماشین ساخت که به وسیله پدال ، گندم را آسیاب می کرد. کار در کارگاه کوچکی که جان راه انداخته بود آغاز شد الکساندر استعدادهای دیگری هم داشت. او به سرعت خود را در زمینه هنر و شعر نشان داد. با تشویق های مادر و آموزشهای غیر رسمی او سریعا الکساندر به استادی در خانواده بل تبدیل شد. دیگر همه او را به نام پیانیست خانواده بل می شناختند. به همین خاطر اکساندر روز به روز به مادر خود وابسته تر می شد. هر روز بیشتر از روز قبل! مادر ناشنوا می شود از سن 12 سالگی مادر الکساندر رو به ناشنوایی گذارد. هر روز بر میزان ناشنوایی مادر اضافه می شد. الکساندر بسیار از این واقعه تحت تاثیر قرار گرفت. مادر برای او ارزش بسیار بالایی داشت. بل کوچک شروع به یادگرفتن یک زبان انگشتی کرد که باعث شد بتواند صحبتها را به مادر انتقال دهد. کم کم او موفق شد یک نوع تکنیک خاص ایجاد کند که با صداهای خاصی را به راحتی به مادر مفاهیم را منتقل کند. کم کم علاقه به مادر ، الکساندر را به یک مبحث علاقه مند کرد. صدا شناسی! کلا باید خانواده بل را خانواده سخنوران دانست. پدربزرگ و عمو پدر همه از اساتید سخنوری بریتانیا بودند. پدر رساله ای درباره اصئل سخن با کرو لالها نوشت که در زمان خود یک رساله انقلابی بود. چه کسی می توانست بهتر از الکساندر نشان دهنده عملی بودن این رساله باشد؟ لب خوانی آموزش داده شده در این کتاب به الکساندر هم یاد داده شد و هر جا که الکساندر قدرت خود را در لب خوانی به نمایش می گذارد همه در بهت و حیرت فرو می رفتند. لب خوانی زبانی مانند سانسکریت باعث جاودانگی لب خوانی شد! دستگاهی که صدا تولید می کرد بعد از تحصیلات در کالج بود که اکساندر یک چیز عجیب شنید. شخصی به نام بارون ولفگانگ فون کمپلن دستگاهی برای شبیه سازی صدای انسان ساخته است. الکساندر جوان سریعا کتابی از فون کمپلن را یافت و دست به ترجمه آلمانی به انگلیسی کتاب زد. بعد از ترجمه بسیار سخت کتاب آنها شروع به ساخت دستگاه کردند. در این قضیه برادر بزرگتر الکساندر یعنی ملویل هم به او کمک می کرد. قسمتهایی مانند نای، گلو، شش و لب به سختی ساخته شد اما هنوز یک مشکل برای دریافت جایزه ای که پدر تعیین کرده بود وجود داشت. پدرشان گفته بود یک جایزه بزرگ برای آنها تدارک دیده است که اگر بتوانند چنین کاری را بکنند به آنها خواهد داد. ساختن جمجمه ای که بتواند حتی چند کلمه صدا را تولید کند بسیار طاقتفرسا بود. آنها بعد از هزاران بار تلاش توانست جمله "How are you grandma?” را بیان کنند. البته نتیجه یک ذره اشکال داشت. شاید اگر کسی جمله "Ow ah oo ga ma ma.” را می شنید اصلا متوجه منظور نمی شد اما این برای اکساندر 19 ساله تازه شروع راه بود! خانواده ای که نابود شد در 1865 وقتی خانواده به لندن مهاجرت کرد الکساندر به دفتر کارش رفت و تمام مدت را بر روی آزمایشهای خود کار کرد. تمام پاییز و زمستان او بر روی پروژه هایش کار می کرد و همینطور سلامتی اش رو به تحلیل می رفت. از آن طرف برادر کوچکش ادوارد با درد سل دست و پنجه نرم می کرد. الکساندر سال بعد کاملا حالش خوب شد ولی همیشه شانس با انسان یار نیست. ادوارد آنقدر خوش شانس نبود. در سال 1867 بل به خانه بازگشت و بر روی امتحانات مدرک دانشگاهیش کار کرد. زمانی که به خانه بازگشت برادر بزرگترش ملویل ازدواج کرده بود و مستقل شد. در سال 1870 ملویل هم به دست سل به برادرش ادوارد پیوست. در همان سال الکساندر با بیوه ملویل و والدینش به کانادا مهاجرت کرد. در یک زمین 10.5 هکتاری که در کانادا خریدند یک مزرعه ساختند. در مزرعه یک جایی هم ساخته شد. یک کارگاه برای آزمایشهایی برای کار با ناشنوایان. او پیانویی طراحی کرد که می توانست موزیکش را به وسیله الکتریسیته منتقل کند.او سعی کرد وسیله ای بسازد که نه تنها نتهای موسیقی،بلکه کلمه های سخنرانی را نیز ارسال کند. اما داستان اصلی از سال 1874 شروع شد. در تابستان بل کار خود را بر روی ساخت صدانگار شروع کرد. صدا نگار صدای برخورد یک ضربه را که برای آزمایش به یک شیشه زده می شد را توسط یک قلم بر روی یک ورقه ثبت کند. این کار با یک سری از اشکال نشان داده می شد ( مسلما همه ما چنین چیزهایی دیده ایم). در آن سال خطوط تلگراف با یک ترافیک عجیب دست به گریبان بود. باید راه دیگری پیدا می شد. داستان شروع یک دوران الکساندر یک شب تا دیر وقت مشغول کار بود که ناگهان یک باتری واژگون می‌شود و اسید سولفوریک آن روی لباسهای او می‌ریزد. بل با عصبانیت معاونش را صدا می‌کند در حالیکه او در کارگاه زیر شیروانی بود و در وضع عادی صدا به او نمی‌رسید، ولی وجود یک سیم تلگراف که از کارگاه زیر شیروانی تا داخل اطاق خواب بل در طبقه پایین امتداد داشت باعث شد که معاونش صدای او را بشنود. این سیم برای انتقال اصوات نتهای پیانو توسط الکساندر ساخته شده بود. توماس واتسون معاون بل بعد از تقریبا 40 سال این حادثه را اینطور بازگو می‌کند. برعکس اولین پیام تلگرافی مورس که با جمله مقدس آنچه خدا اراده کرده است، شروع شد. اولین تلفن ساخت گراهام بل اولین پیام تلفنی بل با این جمله آقای واتسون بیا اینجا با تو کار دارم آغاز گردید. شاید اگر گراهام بل می‌دانست که در آستانه یک اختراع بزرگی است اولین پیام خود را با یک جمله جالبی شروع می‌کرد. آن جمله تاریخی البته اولین جمله کامل بود که از طریق سیم ارسال شده بود. "Mr Watson - Come here - I want to see you” داستان بل ادامه دارد. در ادامه این داستان بارها شاهد اختراعهای جالبی از بل خواهیم بود. اتفاقاتی که دیگر برای الکساندر عجیب نبود. او در 29 سالگی تلفن را اختراع کرده بود و دیگر اختراع کردن به جزئی از روحیه او تبدیل شده بود.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    تا چه حد مطالب این سایت مورد استفاده شما قرار گرفته است؟
    کدام را بیشتر نیاز دارید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 197
  • کل نظرات : 93
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 85
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 215
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 228
  • بازدید ماه : 271
  • بازدید سال : 2,192
  • بازدید کلی : 155,395
  • کدهای اختصاصی

    ابزار هدایت به بالای صفحه