نيروي جاذبه، كششي است كه بين همه اشيا به خاطر جرمشان به وجود مي آيد. جرم يك شيء مقدار ماده آن است. به خاطر نيروي جاذبه، شيئي كه نزديك سیاره زمين است به سوي سطح سياره مي افتد.
بر شيئي كه روي سطح زمين است، به خاطر نیروی جاذبه، يك نيروي روبه پايين به وجود مي آيد. ما نيروي جاذبه را بر بدنمان به صورت وزنمان احساس مي كنيم. همچنين نیروی جاذبه، گازهاي داغي را كه خورشيد را تشكيل مي دهد با هم نگه مي دارد و سيارات نيز به خاطر نيروي جاذبه در مدارهاي اطراف خورشيد باقي مي مانند.
انسان ها براي قرن هاي متمادي درباره نيروي جاذبه دچار سوء تفاهم بودند و آن را درست نمي فهميدند. در قرن چهارم پيش از ميلاد، ارسطو فيلسوف و دانشمند يوناني اين ايده نادرست را تدريس مي كرد كه اشياي سنگين سريع تر از اشياي سبك مي افتند.
مردم اين ايده را تا ابتداي قرن 17 ميلادي قبول داشتند. يعني تا زماني كه گاليله دانشمند ايتاليايي آن را تصحيح كرد. گاليله گفت كه همه اشيا با شتابی یکسان سقوط مي كنند مگر اين كه مقاومت هوا يا برخي نيروهاي ديگر روي آنها اثر بگذارد. شتاب يك شيء ميزان تغيير سرعت آن در واحد زمان است. او گفت يك شيء سنگين و يك شيء سبك كه از ارتفاعي یکسان مي افتند همزمان به زمين مي رسند.